در واقع همانطور که هر مملکتي براي اداره، نياز به يک حاکم يا رئيس دارد، خانه هم رئيس ميخواهد. يعني رياست خانه بر عهده مرد است و تأمين حوايج و نيازهاي زندگي هم وظيفه اوست. از سوي ديگر، خانه با رياست تنها اداره نميشود و نظير مملکت که نياز به اداره داخلي دارد، خانه هم مدير و مدبر ميخواهد و مديريت داخلي خانه بر عهده زن است. به بيان ديگر، اگر زني از مهر شوهرش برخوردار نباشد، نميتواند فرزندان خود را از مهرمادري سيراب کند. «اگر در زندگي محبت باشد، سختيهاي بيرون خانه آسان و رابطه ي انساني بر اساس محبت تنظيم ميگردد. همه ي اينها ميتواند نشانههايي از رفتار محبت آميز باشد، اما محبت يک مرام تربيتي و شيوه ي زندگي است. رفتار محبت آميز، رفتاري است همراه با ايثار، قرباني کردن هوسها و کششهاي نفساني، فداکردن ميلها و منفعت ها، تحمل سختيها و لب فروبستن ها، سوختن و روشني بخشيدن.
براي ورود به مبحث خانواده، اگر خانه را به يک کشور تشبيه کنيم، اشتباه نکردهايم؛ زيرا اداره خانه، در مقياسي کوچکتر، شبيه به اداره يک کشور است و از جهاتي اداره يک خانه کوچک، ظريفتر و دقيقتر از اداره يک کشور پهناور خواهد بود.
در واقع همانطور که هر مملکتي براي اداره، نياز به يک حاکم يا رئيس دارد، خانه هم رئيس ميخواهد. قرآن کريم، مرد را رئيس و قوام خانواده ميداند و ميفرمايد: «الرجال قوامون علي النساء بما فضلالله بعضهم علي بعض و بما أنفقوا»1
يعني رياست خانه بر عهده مرد است و تأمين حوايج و نيازهاي زندگي هم وظيفه اوست. از سوي ديگر، خانه با رياست تنها اداره نميشود و نظير مملکت که نياز به اداره داخلي دارد، خانه هم مدير و مدبر ميخواهد و مديريت داخلي خانه بر عهده زن است.
منبع : مقاله محبت در خانواده
درباره این سایت