در مورد روستا و دِه تعاريف متعدد و زيادي گفته شده، ده يا روستا که در کتابهاي نشر قديم به صورت ديه هم ديده ميشود، در پارسي ميانه، ده (Deh) در پارسي باستان (Dahya) به معني سرزمين و در اوستا به شکل دخيو (Daxya) آمدهاست.در ايران، ده از قديميترين زمان يک واحد اجتماعي و تشکيلاتي و جايي بودهاست که در آن گروههايي از مردم روستايي براي همکاري در زمينههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي گرد هم تجمع يافتهاند. ده اساس زندگي اجتماعي ايران را تشکيل ميدهد و اهميت آن به اعتبار اينکه يک واحد تشکيلاتي در زندگي روستايي است، در سراسر قرون وسطي و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست.
دهياريها به عنوان سازمانهاي عمومي غير دولتي مي باشند که اخيرا براي اداره امور عمومي روستاها در نظام مديريت روستايي کشورمطرح شدند و اداره امور محلي را با نظارت روستاييان به انجام مي رسانند. اين راهبرد موثر در طي برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي،فرهنگي به جهت تمرکز زدايي از وظايف دستگاههاي دولتي، اصلاح ساختار و نظام اداري، منطقي کردن حجم و اندازه دولت، تقويت نهادها وسازمانهاي عمومي غيردولتي و در مجموع تصدي اجتماعي و اقتصادي غير ضروري به نهادهاي غير دولتي انجام پذيرفت. اين اقدام مي تواند در بر اساس نياز و تواناييهاي گروههاي مختلف ساکن روستا، در موضوعات متنوع و ضروري محيط بومي و محلي، به منظور اجراي برنامه هاي توسعه اي روستاها موثر واقع گردد. مقاله مروري حاض ر با هدف نقش دهياريها در توسعه پايدار با بهره گيري از مطالعات کتابخانهاي و بررسي منابع اينترنتي به تحليل اين امر مي پردازد. نتايج نشان داد مديريت روستا مي تواند با آموزش مردم و تشکيل گروه هاي مختلف محلي، فرهنگ سازي، ايجاد روحيه تعامل، تحمل مشارکت گروهي زمينه را براي توسعه پايدار فراهم نمايد.
مديريت مهم ترين عامل در حيات، رشد و بالندگي يا مرگ يک جامعه است و روند حرکت از وضع موجود به سوي وضع مطلوب را کنترل مي کند. روستاها به منزله مکان هايي خاص با شيوه زندگي و فعاليت هايي متفاوت نسبت به شهرها نيازمند الگوي مديريتي مجزا و منطبق با شرايط اقتصادي، اجتماعي و بوم شناختي حاکم بر روستا هستند. نگاهي به سير تاريخي مديريت اين نکته را آشکار مي سازد که شکست دولت و بازار در عرصه مديريت در دو قرن اخير به علت ناکارآمدي دولت و بازار بوده است. اما در دهه هاي اخير، از يک سو، مديران و برنامه ريزان روستايي بدين نتيجه رسيده اند که بدون مشارکت مردم محلي، در کنار دولت و بازار دستيابي به توسعه پايدار غيرممکن است، و از سوي ديگر، تغيير در شيوه مديريتي مستم نگاهي نو به نقش نهادهاي موثر در روستاست. در نتيجه، به دليل پويايي جامعه روستايي، هيچ نسخه از پيش تجويز شده اي بدون مشارکت مستقيم مردم، دولت و بازار در فرآيند سياست گذاري، برنامه ريزي و مديريت پاسخگوي کاستي ها نيست. فرآيند مديريت و برنامه ريزي روستايي نيازمند دستيابي به يک نقطه تعادل ميان قدرت هاي موثر در آن است که از آن با عنوان مديريت مشارکتي ياد مي شود. هدف اين تحقيق، از يک سو، يافتن شيوه مديريتي سازگار با شرايط روستاها و از سوي ديگر، برقراري تعامل منطقي بين نيروهاي بومي و غيربومي براي برنامه ريزي مناسب تر است. سوال تحقيق اين است که آيا مديريت مشارکتي مي تواند منجر به شکل گيري ترکيب مناسبي از بازيگران عرصه مديريت روستايي شود؟ روش تحقيق مطالعه کتابخانه اي و به شيوه توصيفي – تحليلي است.
منبع:مقاله مديريت روستايي
درباره این سایت